▼عشقولانه
گفت: می خوام برات یه یادگاری بنویسم
گفتم: کجا؟
گفت: رو قلبت
گفتم: مگه می تونی
گفت: آره سخت نیست آسونه
گفتم: باشه بنویس تاهمیشه یادگاری بمونه
یه خنجر برداشت
گفتم: این چیه؟
گفت: سیسسسسسسس- ساکت شدم
گفتم: بنویس دیگه چرا معطلی
خنجرو برداشت و با تیزی خنجر نوشت
دوستت دارم دیوونه
اون رفته*خیلی وقته کجا؟ نمی دونه
اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده
* عشق بينائي را ميگيرد و دوست داشتن ميدهد . عشق خشن است و شديد و در عين حال ناپايدار و نامطمئن و دوست داشتن لطيف است و نرم و در عين حال پايدار و سرشار از اطمينان
* عشق در دريا غرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا کردن
* عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
* عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن
داغی عشق قدیم را اومدی تازه کردی
شهر خاموش دلم را تو پر آوازه کردی
آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود اومدی وقتی تو سینه نفس آخری بود
به عشق تو زنده بودم منو کشتی
دوباره زنده کردی
دوستت داشتم دوستم داشتی منو کشتی
دوباره زنده کردی
تا تویی تنها بهانه واسه زنده بودنم من به غیر از خوبی تو مگه حرفی میزنم
عشقت به من داد عمر دوباره معجزه با تو فرقی نداره
دور از نگاه ادما هر دومون عاشق مي شديم
کاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا مي گرفت
گلاي سرخ دلمون کاش بوي دريا مي گرفت
کاش تو هواي عاشقي ليلي و مجنون مي شديم
باد که تو دريا مي وزيد ما هم پريشون مي شديم
کاش که يه ماهي قشنگ براي ما فال مي گرفت
برامون از فرشته ها امانتي بال مي گرفت
کاشکه به جز من هيچ کسي اين قدر زياد دوسِت نداشت
يا که دلت عشق منو اول عشقاش مي گذاشت